با ترند شدن ChatGPT و قابلیت‌های جدید تکنولوژی‌های هوش مصنوعی اصلی‌ترین سوالی که برای خیلی از افراد پیش می‌آید این است که هوش مصنوعی تا چه حدی می‌تواند زندگی و معیشت ما را تحت تاثیر قرار دهد؟ موسسه McKinsey & Company تخمین می‌زند که بسته به سناریوهای مختلف، اتوماسیون و هوش‌ مصنوعی بین 400 تا 800 میلیون شغل را تا سال 2030 جابجا می‌کند و 375 میلیون نفر نیاز دارند تا به طور کامل گروه شغلی خود را تغییر دهند.

چگونه چنین تغییری باعث ترس و نگرانی به خصوص برای کشورها و جمعیت‌های آسیب‌پذیر جهان نمی‌شود؟ مؤسسه بروکینگز در مورد نوع جدیدی از اتوماسیون رباتیک و هوش مصنوعی پیشرفته‌ می‌گوید که می‌تواند به همان اندازه که برای رانندگان وسایل نقلیه و کارگران خرده‌فروشی تهدید شغلی به حساب بیاید، برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و متخصصان نیز نگران‌کننده باشد.

داستان تاریخی ورود تکنولوژِی جدید

اگر کتاب‌های تاریخ مدرسه‌تان را به یاد داشته باشید می‌دانید که قرن نوزدهم نوآوری‌های قابل توجهی را برای کارخانه‌ها به ارمغان آورد، اما این بدان معنا نیست که در آن زمان با آغوش باز مورد استقبال مردم قرار گرفت. Luddites کارگران نساجی بودند که به اتوماسیون اعتراض کردند، در نهایت به کارخانه‌ها حمله کردند و آن‌ها را سوزاندند. زیرا آن‌ها می‌ترسیدند که اپراتورهای ماشینی زندگی آن‌ها را بربایند. جنبش Luddite در سال 1811 رخ داد، بنابراین نگرانی در مورد از دست دادن شغل یا جابجایی شغل به دلیل اتوماسیون یک موضوع جدید نیست.

در طول انقلاب صنعتی وظایف بیشتر و بیشتری در فرایند بافندگی خودکار می‌شد و کارگران را بر آن داشت تا روی کارهایی که ماشین‌ها نمی‌توانستند انجام دهند، تمرکز کنند؛ مانند کار کردن با یک ماشین، و سپس مراقبت از چندین ماشین برای کارکرد روان آن‌ها. این باعث شد که تولید به طور انفجاری رشد کند. در آمریکا در طول قرن نوزدهم، مقدار پارچه‌ای که یک بافنده می‌توانست در یک ساعت تولید کند، 50 برابر افزایش یافت و میزان نیروی کار مورد نیاز برای هر یارد پارچه تا 98 درصد کاهش یافت. این امر باعث ارزان‌تر شدن پارچه و افزایش تقاضا برای آن شد که به نوبه خود مشاغل بیشتری برای بافندگان ایجاد کرد و تعداد آن‌ها بین سال‌های 1830 و 1900 چهار برابر شد. به عبارت دیگر، فناوری به تدریج ماهیت شغل بافنده و مهارت‌های لازم برای انجام آن را تغییر داد. به جای اینکه به طور کامل جایگزین آن شود.

در سال 1961، جان اف کندی گفت: «چالش اصلی دهه 60 حفظ اشتغال کامل در زمانی است که اتوماسیون جایگزین مردان کاری شده است.» در دهه 80 میلادی، ظهور رایانه‌های شخصی به «کامپیوتر هراسی» دامن زد و بسیاری نگران بودند که رایانه‌ها جایگزین شغل آن‌ها شوند. علی‌رغم این ترس‌ها و نگرانی‌ها، هر تغییر فناوری منجر به ایجاد مشاغل بیشتر به نسبت مشاغلی که از دست رفته‌اند، شده است. هنگامی که وظایفی خاص خودکار می‌شوند، فرایندها ارزان‌تر و سریع‌تر خواهند شد در نتیجه به نیروی انسانی بیشتری نیاز دارید تا سایر عملکردها را در فرایند خودکارسازی قرار دهند.

آینده روشن با هوش مصنوعی

با نگاهی به تاریخ، منطقی به نظر می‌رسد که به این نتیجه برسیم که ترس‌ها و نگرانی‌های مربوط به هوش مصنوعی و اتوماسیون قابل درک‌اند اما در نهایت بی‌‌مورد هستند. تغییرات تکنولوژیکی ممکن است مشاغل خاصی را از بین ببرد، اما همیشه در این فرایند مشاغل بیشتری ایجاد کرده است. علاوه بر این دلایل دیگری برای خوش‌بین بودن در مورد تاثیر هوش مصنوعی و اتوماسیون وجود دارد. با حذف خستگی، هوش مصنوعی و اتوماسیون می‌توانند ما را رها کنند تا شغل‌هایی را دنبال کنیم که به ما احساس معنا و رفاه بیشتری می‌دهد. مشاغلی که ما را به چالش می‌کشند، حس پیشرفت را القا می‌کنند و استقلال و  احساس تعلق می‌دهند.

در سطح بالاتر، هوش مصنوعی و اتوماسیون به از بین بردن بیماری و فقر جهانی کمک خواهد کرد. هوش مصنوعی با پیشگیری بهتر از بیماری، تشخیص دقیق‌تر و درمان موثرتر، پیشرفت‌های بزرگی را در پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی ایجاد می‌کند. وقتی نوبت به از بین بردن فقر در جهان می‌رسد، یکی از بزرگ‌ترین موانع این است که در کجا به کمک بیشتر نیاز است. همین حالا هوش مصنوعی و آزمایشگاه توسعه جهانی در حال بازسازی مسیرهای تاریخی و جغرافیایی توسعه انسانی با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای از سال 1984 برای اندازه‌گیری فقر و اثرات کمک‌های خارجی بر آن است.

مقاله پیشنهادی: «هوش مصنوعی چیست؟ تعریف و کاربرد آن»

آینده تاریک با هوش مصنوعی

همانطور که قبلا بررسی شد، یک پاسخ رایج به ترس‌ها و نگرانی‌ها در مورد تأثیر هوش مصنوعی و اتوماسیون، اشاره به گذشته است. با این حال، این رویکرد تنها در صورتی کار می‌کند که آینده نیز به همان شکل گذشته رفتار کند. چیزهای زیادی وجود دارد که اکنون نسبت به گذشته متفاوت است و این عوامل دلیل خوبی به ما می‌دهد که باور کنیم آینده به گونه‌ای متفاوت خواهد بود.

در گذشته اختلال تکنولوژیک یک صنعت لزوما به معنای اختلال در صنعت دیگر نبود. بیایید خودروسازی را به عنوان مثال در نظر بگیریم. یک ربات در خودروسازی می‌تواند دستاوردهای بزرگی در بهره‌وری و کارایی داشته باشد، اما تلاش همان ربات برای ساخت هر چیزی غیر از خودرو بی‌فایده خواهد بود. فناوری زیربنایی ربات ممکن است تطبیق داده شود، اما در بهترین حالت هنوز فقط به تولید ماشین می‌پردازد.

هوش مصنوعی متفاوت است زیرا می‌تواند تقریبا در هر صنعتی اعمال شود. وقتی هوش مصنوعی ایجاد می‌کنید که می‌تواند زبان را بفهمد، الگوها را تشخیص دهد و مشکل را حل کند، اختلال در آن وجود ندارد. تصور کنید یک هوش مصنوعی ایجاد کنید که می‌تواند بیماری‌ها را تشخیص دهد و داروها را مدیریت کند، به دعاوی حقوقی رسیدگی کند و مقالاتی مانند این بنویسد. نیازی به تصور نیست، هوش مصنوعی در حال حاضر دقیقا همین کارها را انجام می‌دهد.

یکی دیگر از تمایزهای مهم بین زمان حال و گذشته سرعت پیشرفت فناوری است. پیشرفت تکنولوژی به صورت خطی پیشرفت نمی‌کند، بلکه به صورت تصاعدی پیشرفت می‌کند. وقتی پیشرفت تکنولوژی در حال شتاب است و هوش مصنوعی می‌تواند در طیف وسیعی از صنایع کار کند، چه چیزی به دست می‌آورید؟ احتمالا سرعت فزاینده‌ای از تخریب مشاغل. هیچ قانون اقتصادی وجود ندارد که بگوید «شما همیشه به اندازه کافی شغل ایجاد خواهید کرد یا تعادل همیشه یکنواخت خواهد بود». ممکن است یک فناوری به طور چشمگیری به نفع یک گروه باشد و به گروه دیگری آسیب برساند.

گذشته همیشه پیش‌بینی کننده دقیق آینده نیست

بله در گذشته تعداد مشاغلی که توسط فناوری ایجاد شد، بیشتر بود. کارگران می‌توانستند مهارت‌های جدیدی کسب کنند و به‌جای آن به سمت صنایع دیگر حرکت کنند. اما گذشته همیشه پیش‌بینی کننده دقیق آینده نیست. ما نمی‌توانیم راحت بنشینیم و فکر کنیم که همه چیز درست خواهد شد. بیایید برای لحظه‌ای وانمود کنیم که گذشته در واقع پیش‌بینی خوبی برای آینده خواهد بود. هوش مصنوعی بر برخی مشاغل تأثیر می‌گذارد اما مشاغل بیشتری برای جایگزینی آن‌ها ایجاد می‌شود. این یک سوال کاملا حیاتی را مطرح می‌کند: چه نوع مشاغلی ایجاد می‌شود و چه نوع مشاغلی در حال نابودی است؟

مشاغل با «مهارت‌های کم» و «مهارت‌های بالا» تاکنون کمتر در برابر اتوماسیون آسیب‌پذیر بوده‌اند. مشاغل کم مهارت احتمالا از خطر مصون خواهند بود؛ از جمله خدمات غذا، سرایداری، باغبانی، بهداشت خانه، مراقبت از کودکان و امنیت. این مشاغل عموما مشاغل فیزیکی هستند و نیاز به تعامل چهره به چهره دارند. در برخی مواقع، ربات‌ها می‌توانند این نقش‌ها را ایفا کنند، اما در حال حاضر انگیزه کمی برای روباتیک کردن این وظایف وجود دارد، زیرا تعداد زیادی از انسان‌ها وجود دارند که مایلند این وظایف را با دستمزد پایین انجام دهند.

مشاغل اصطلاحا «یقه آبی» و «یقه سفید» حذف خواهند شد و اساسا هر چیزی که به مهارت‌های متوسط نیاز دارد (به این معنی که به آموزش نیاز دارد، اما نه زیاد). این باعث می‌شود مشاغل کم مهارت، همانطور که در بالا توضیح داده شد و مشاغل با مهارت بالا که نیاز به آموزش و تحصیلات بالایی دارند، کمتر در خطر از دست دادن شغل باشند.

مطمئنا تعداد مشاغل مرتبط با برنامه‌نویسی، رباتیک، مهندسی و غیره افزایش خواهد یافت. به هر حال، این مهارت‌ها برای بهبود و حفظ هوش مصنوعی و اتوماسیون مورد استفاده در اطراف ما مورد نیاز خواهند بود. اما آیا افرادی که مشاغل با مهارت متوسط خود را از دست داده‌اند، می‌توانند به جای آن به این نقش‌های با مهارت بالا بروند؟ مطمئنا بدون آموزش‌های طولانی مدت امکان‌پذیر نیست. در مورد رفتن به مشاغل کم مهارت چطور؟ خب، بعید است که تعداد این مشاغل افزایش یابد، به ویژه به این دلیل که طبقه متوسط شغل خود را از دست می‌دهد و از هزینه کردن برای خدمات غذایی، باغبانی، بهداشت خانه و غیره خودداری می‌کند.

چگونه برای هوش مصنوعی و شرایط شغلی جدید آماده شویم؟

با بازنگری کل سیستم آموزشی و فراهم کردن وسایلی برای ارتقای مهارت مردم. برای انتقال از 90 درصد جمعیت کشاورز آمریکا به به تنها 2 درصد در طول انقلاب صنعتی اول، نیاز به معرفی انبوه آموزش ابتدایی برای تجهیز مردم به مهارت‌های لازم برای کار بود. مشکل این است که ما هنوز از یک سیستم آموزشی استفاده می‌کنیم که برای عصر صنعتی طراحی شده است. خواندن، نوشتن، و حساب زمانی مهارت‌های مهمی برای یادگیری موفقیت در نیروی کار بودند. اما امروز هوش مصنوعی شرایط را بسیار متفاوت کرده است.

علاوه بر دگرگونی کل سیستم آموزشی، باید بپذیریم که یادگیری به مدرسه رسمی ختم نمی‌شود. شتاب تصاعدی تحول دیجیتال به این معنی است که یادگیری باید یک پیگیری مادام‌العمر باشد و دائما برای دیدار با جهانی در حال تغییر، باید آمادگی داشته باشیم. ایجاد تغییرات عظیم در سیستم آموزشی، فراهم کردن وسایلی برای مهارت مجدد افراد و تشویق یادگیری مادام‌العمر می‌تواند به کاهش تاثیر هوش مصنوعی کمک کند، اما آیا این کافی است؟

همچنین بخوانید: «معرفی 5 کتاب برتر در حوزه هوش مصنوعی»

آیا همه مشاغل حذف خواهند شد؟

پیشرفت فناوری بر روی یک منحنی تصاعدی ادامه خواهد یافت. مهم نیست که این پیشرفت چقدر سریع است. تنها چیزی که مهم است این است که ادامه خواهد داشت. ما ماشین‌هایی خواهیم ساخت که دارای هوش انسانی و بالاتر باشند و این اجتناب ناپذیر است. ما می‌دانیم که ماشین‌ها در کارهای فیزیکی بهتر از انسان هستند، آن‌ها می‌توانند سریع‌تر و دقیق‌تر حرکت کنند و بارهای بیشتری را بلند کنند. وقتی این ماشین‌ها هم مثل ما باهوش باشند، تقریبا کاری وجود نخواهد داشت که نتوانند انجام دهند یا نتوانند به سرعت یاد بگیرند. بنابراین تعداد زیادی از مشاغل حذف خواهند شد. اما این بدان معنا نیست که ما زائد خواهیم بود. ما همچنان به رهبران و مدیران نیاز خواهیم داشت و هنر، موسیقی و غیره نیز ممکن است صرفا برای انسان باقی بماند. اما درمورد سایر مشاغل و حرفه‌ها چه؟

«اما چه کسی قرار است ماشین‌ها را نگهداری کند؟» ماشین‌ها.
«اما چه کسی قرار است ماشین‌ها را بهبود بخشد؟ ماشین‌ها.

با فرض اینکه هوش مصنوعی در نهایت می‌تواند 99 درصد از کارهایی که ما انجام می‌دهیم را یاد بگیرد، مطمئنا می‌تواند خود را دقیق‌تر و کارآمدتر از ما حفظ کنند و بهبود بخشند. استدلال بالا درست است، اما این نتیجه‌گیری که 99 درصد از همه مشاغل حذف خواهند شد، احتمالا بیش از حد بر مفهوم فعلی ما از «شغل» متمرکز شده است.

همانطور که در بالا اشاره شد، هیچ تضمینی وجود ندارد که آینده مانند گذشته باشد. پس از ادامه تفکر و یادگیری در چند سال گذشته، اکنون دلیل خوبی برای این باور وجود دارد که اگرچه 99 درصد از مشاغل فعلی ممکن است حذف شوند، هنوز کارهای زیادی برای انسان‌ها وجود خواهد داشت. تنها کاری که انسان‌ها می‌توانند انجام دهند و ربات‌ها نمی‌توانند (حداقل برای مدت طولانی) این است که تصمیم بگیرند انسان‌ها چه کاری می‌خواهند انجام دهند.

انتقال به یک زمین بازی کاملا جدید و متفاوت

چند سال پیش کتاب هوش هیجانی را خواندم و از اینکه متوجه شدم احساسات چقدر برای تصمیم‌گیری ضروری هستند، شوکه شدم. نه تنها مهم، بلکه ضروری است. افرادی که آسیب مغزی به مراکز عاطفی مغزشان را تجربه کرده بودند، مطلقا قادر به گرفتن کوچک‌ترین تصمیمات نبودند. این به این دلیل است که وقتی با تعدادی انتخاب مواجه می‌شوند، می‌توانند دلایل منطقی برای انجام یا عدم انجام هر یک از آن‌ها بیاندیشند، اما هیچ فشار/کشش احساسی برای انتخاب نداشتند. بنابراین در حالی که ممکن است هوش مصنوعی و اتوماسیون نیاز انسان را به انجام هر یک از این کارها از بین ببرد، ما همچنان برای تعیین اینکه چه کاری انجام دهیم به انسان نیاز داریم. و از آن جایی که هر کاری که انجام می‌دهیم و هر چیزی که می‌سازیم جرقه امیال جدیدی می‌دهد و امکانات جدیدی را به ما نشان می‌دهد، این «شغل» هرگز حذف نخواهد شد.

اگر در اوایل قرن نوزدهم پیش‌بینی می‌کردید که تقریبا همه مشاغل حذف خواهند شد و مشاغل را به عنوان کار کشاورزی تعریف می‌کردید، حق با شما بود. به همین ترتیب معتقدیم که آنچه امروز به عنوان شغل فکر می‌کنیم، تقریبا به طور قطع حذف خواهد شد. اما این بدان معنا نیست که اصلا شغلی وجود نخواهد داشت، در عوض «شغل» به سمت تعیین اینکه می‌خواهیم چه کار کنیم، تغییر خواهد کرد؟ و سپس با هوش مصنوعی و ماشین‌هایمان کار کنیم تا خواسته‌هایمان را به واقعیت تبدیل کنیم.

آیا این سناریو بیش از حد خوش‌بینانه است؟ چه خوش‌بینانه باشد چه نباشد، در هر صورت، شکی نیست که تأثیر هوش مصنوعی بسیار زیاد خواهد بود و برای ما این موضوع بسیار مهم است که در آموزش و زیرساخت‌های مورد نیاز برای حمایت از مردم سرمایه‌گذاری کنیم. زیرا بسیاری از مشاغل فعلی در حال حذف شدن هستند و ما در حال انتقال به یک زمین بازی کاملا جدید و متفاوت هستیم.